گفتاوردی در باب تعامل شرایط داخلی و خارجی ایران در آستانه کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹
ژنرال آیرونساید، فرمانده نیرو‌های انگلیسی در ایران، به این نتیجه رسید که ایران به یک دیکتاتوری نظامی نیاز دارد و وجود این دیکتاتور هماهنگ با منافع انگلستان است. در اوایل صبح ۳ اسفند ۱۲۹۹، حدود ۲ هزار نفر از نیرو‌های بریگاد قزاق از قزوین حرکت کردند و بدون هیچ مقاومتی کنترل تهران را به‌دست گرفتند. از دولت در پایتخت، چیزی جز احمدشاه مذبذب باقی نمانده بود که قصد فرار داشت، اما اسمارت، یکی از اعضای سفارت انگلیس، او را قانع کرد که فعلاً بماند!
«۳ اسفند ۱۲۹۹، کودتای ملی یا کودتای انگلیسی؟» در گفت‌و‌شنود با علی‌اکبر رنجبر کرمانی
وقتی روند به قدرت رسیدن رضاخان، به ویژه دوران نخست‌وزیری‌اش را مرور کنید، می‌بینید که تماماً با فشار و ارعاب نظامی بوده و توده مردم، هر روز علیه اش در برابر مجلس، مسجد سپه‌سالار و بازار، تظاهرات شدید می‌کردند! این فرد چگونه مصلحی بوده که مردم همان دوران هم، او را نمی‌خواستند؟ گیریم به قول عده‌ای، مردم نادان بودند! آیا به ملیون وقت از قبیل آیت‌الله مدرس هم، می‌توان چنین نسبتی داد؟
گفتاوردی در باب بستر‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹
در سالیان اخیر، عده‌ای منکر این موضوع می‌شدند که انگلستان رضاخان را انتخاب کرده و طراح و برنامه‌ریز کودتا بوده و می‌گویند رضا‌خان برحسب تشخیص خود، کودتا کرد و با استعداد خویش، توانست کار را پیش ببرد! موضوع جالب‌تر این است که خود رضاخان، در هنگام تبعید می‌گوید: «انگلیسی‌ها خیلی نامرد هستند، من تمام دین و غیرت و خانواده خود را فدای سیاست‌های انگلیس کردم و هر چه خواستند، من اجرا کردم و آن‌ها این بلا را بر سر من آوردند!»
گفتاوردی در باب زمینه‌ها و جریانات دخیل در کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹
عین‌الملک هویدا، محافل ایران را جست و افسر قدبلند تنومندی به نام رضاخان میرپنج را شناسایی کرد که با بهائی‌ها رفت‌وآمد و با جریان‌های فرقه‌ای، ارتباط داشت. البته شخصیت محمد نخجوان هم بررسی شد، اما او به دلیل اینکه نسبت به رضاخان سواد و آگاهی بیشتر و به‌روزتری داشت، کنار گذاشته شد! رضاخان به دلیل سطح سواد پایین و اطاعت‌پذیری بالاتر و خشونت رفتاری بیشتر، برگزیده شد
به بهانه فرارسیدن صدمین سالگرد کودتای انگلیسی ۱۲۹۹
حسین فردوست می‌گوید: «رضاخان یک عامل انگلیسی بود و در این تردیدی نیست که کودتای ۱۲۹۹، طبق اسنادی که دیده و شنیده‌ام، در ملاقات ژنرال آیرون ساید انگلیسی با رضاخان با حضور سیدضیاء‌الدین طباطبایی برنامه‌ریزی شد. شاپور جی کتاب محرمانه‌ای را به من نشان داد که در یک بند آن نوشته شده بود: نایب‌السلطنه هندوستان می‌خواست فرد مناسبی را برای اداره ایران پیدا کند و به دستور او پدر شاپور جی، این فرد را- که رضا بود- پیدا کرد و به نایب‌السلطنه معرفی کرد...»
«جستار‌هایی در حاکمیت ایران بر بحرین و ماجرای جداسازی آن» در گفت‌و‌شنود با خسرو معتضد
دولت انگلستان تصمیم گرفت که به بحرین استقلال بدهد، به این شرط که پایگاهش در آنجا باشد! الان هم این پایگاه را به امریکایی‌ها داده است و یک گروه بزرگ امریکایی، در بحرین ساکن هستند. علاوه بر این به خاطر آنکه بحرین نوکر امریکاست، در نهایت بی‌شرمی و در مقابل سکوت آقای ظریف، ۱۷۳ میلیون دلار پول دولت ایران را مصادره کرده است! متاسفانه اسرائیل با این‌ها نیز در حال برقراری روابط است
مدارس اسلامی بسترساز تربیت چند نسل از جوانان مذهبی و انقلابی
با گسترش فعالیت‌های جامعه تعلیمات اسلامی و رونق برنامه آن در مدارس، رژیم پهلوی نخست در اوایل دهه ۵۰، بر نظارت و سختگیری خود بر مدارس جامعه تعلیمات اسلامی افزود و با سیاست رفع اجباری حجاب از دبیرستان‌ها، هیئت مدیره این جامعه را، در شرایط بحرانی قرار داد و بالاخره در سال ۱۳۵۳ ش. این مدارس مصادره شد و در سلطه رژیم شاه قرار گرفت
نظری بر علل و زمینه‌های مخالفت امام خمینی با رفر‌اندوم انقلاب سفید پهلوی دوم
نگاهی دوباره به متن مخالفت امام‌خمینی با طرح ۶ ماده‌ای پهلوی دوم، این موضوع را بیشتر روشن می‌کند که استفاده ابزاری از حضور زنان در پست‌ها و مقام‌های رسمی، تنها برای نمایش دموکراسی است و واقعیت ماجرا، استبداد درهم تنیده‌ای است که حقی نه برای زن و نه برای مرد قائل است. منطق ایشان برای مخالفت با این امر، از این قرار است: «مگر مرد‌ها در این مملکت آزادی دارند که زن‌ها داشته باشند؟ مگر آزادی زن و آزادی مرد با لفظ درست می‌شود؟»
«نظری بر زمینه‌ها و پیامد‌های کنفرانس گوادلوپ» در گفت و شنود با حسن بهشتی پور
کنفرانس گوادلوپ، هرگز به این معنا نبود که امریکایی‌ها می‌خواستند شاه سرنگون شود، آن‌ها ترجیح‌شان این بود که با شاه همکاری کنند. حتی به همین خاطر هایزر را به ایران فرستادند که بررسی کند که آیا می‌توانند کودتایی برپا کنند یا خیر؟ اما به واسطه شرایطی که در ایران در جریان بود، این کودتا به شکست انجامید! ملتی به‌پا خاسته بود که رهبری سازش‌ناپذیر داشت و به هیچ وجه در مسیر خواست آن‌ها حرکت نمی‌کرد!
«مافیای اشرف پهلوی در سیاست و اقتصاد ایران» در آیینه روایت‌ها و تحلیل‌ها
بر حسب شواهد و اسناد، اشرف پهلوی در دوران حضور رضاخان در سریر سلطنت، شاهزاده‌ای منفعل و مغفول بود. از سوی پدر، چندان مورد توجه قرار نمی‌گرفت و همین امر، عقده‌های فروخفته فراوانی برای وی ایجاد کرد. او به‌رغم تمایل فراوان برای نقش‌آفرینی، عملاً گوشه‌نشین بود و مجالی برای عرض اندام نداشت! اشرف، اما در پی خلع و اخراج رضاخان، مجالی فراخ یافت و در دوره حاکمیت برادر، در تمامی عرصه‌ها از جمله سیاست و اقتصاد، عصیان کرد!
۷