سبک زندگی جوان آنلاین- حسین گلمحمدی: «بچهجان حرف گوش بده»، این عبارت را شاید صدها و بلکه هزاران بار از زبان والدینی که دور و برتان هستند شنیده باشید و اگر خودتان والد هستید محال است که این جمله را به فرزند خود نگفته باشید. برای من و شما این مهم است که بدانیم چرا بچههایمان به حرف ما گوش نمیدهند. کتاب «چرا بچه من حرف گوش نمیده؟» نوشته ژان لوک اوبر، ترجمه آذین حسینزاده از نشر قطره در پاسخ به این دغدغه و پرسش نوشته شده است. این کتاب با نسخه اینترنتی به قیمت ۱۵۰۰ تومان نیز در دسترس علاقهمندان است. با هم محتوای این کتاب را مرور میکنیم.
محور مباحث کتاب «چرا بچه من حرف گوش نمیده؟» ارتباط والدین با کودکان و نوجوانان، شناخت سختیها، بحرانها و رفع مشکلات در این دورههاست. گویا این مباحث دغدغهای به عنوان یک روانشناس برای مؤلف بوده، زیرا همان طور که در مقدمه کتاب آمده است، گوش ندادن بچهها به خواستهها و صحبتهای والدین جزو یکی از پنج یا شش مشکل اصلی برای مراجعه خانوادهها به روانشناسان و مشاوران است. مؤلف در مقدمه کتاب آورده است: زمانی که در رابطه با نوشتن کتاب با اطرافیانم صحبت میکردم بسته به موقعیت هر یک از آنها بازخورد دریافت میکردم.
همانطور که در ابتدای کتاب در قسمت شناسه هم به آن اشاره شده، این کتاب دارای ریزموضوعهایی است که میتواند هویت کتاب را مشخص کند. از آن جمله میتوان به والدین و کودک، اطاعت، آموزش و پرورش کودکان، والدین و نوجوانان اشاره کرد.
ضرورت بحث در این موضوع و تألیف کتاب را از دو جهت علمی و دیگری ضرورت از نظر مؤلف کتاب میتوان بررسی کرد. از لحاظ ضرورت از دیدگاه علمی میتوان اذعان داشت یکی از مهمترین بحثهای روانشناسی، خصوصاً روانشناسی رشد بحث سازگاری کودکان و نوجوانان در سطوح مختلف است. طبیعتاً یکی از صحنههای سازگاری بچهها حرفشنوی و گوش دادن آنها میباشد. در باب ضرورت نگارش کتاب حاضر، ذکر این نکته کافی است که مطرح کنیم کدام پدر یا مادری است که در مرحلهای از زندگی فرزندش با مشکل گوش دادن یا گوش ندادن او مواجه نشده باشد؟ مؤلف هم با توجه به علم و تجربهاش به عنوان روانشناس و همچنین تجربه همکارانش مدعی است که یکی از رایجترین مشکلات در زندگی والد-فرزندی همین مشکل گوش ندادن و اطاعت نکردن فرزندان از والدین است.
کتاب در قالب ۱۰ قسمت و یک مقدمه و عنوان «گوش دادن: اطاعت کردن یا یاد گرفتن؟» به تشریح موضوع مورد نظر پرداخته است. در آخر هم مؤلف با عنوان نتیجهگیری سعی بر جمعبندی مطالب کتاب دارد. کودکی که حرف گوش نمیدهد و یا خیلی کم حرف گوش میدهد، از روی بدجنسی چنین کاری نمیکند، بلکه باید علت آن را بررسی کرد. این کتاب به دنبال بررسی همین موضوع است، همچنین به دنبال جلوگیری از تنبیهات بیمورد والدین و معلمان در این فضا هم هست، تا بتوان از وارد شدن اضطرابهای بیمورد به فرزندان جلوگیری کرد.
در قسمت اول کتاب با عنوان «مشاهدات روزانه» مباحث مهمی مطرح میشود که از آن جمله میتوان به تأثیرات دوران جنینی و حالات تهدیدکننده و اضطرابآور آن در آینده مادر و فرزند اشاره کرد. حتی میتوان پا را فراتر نهاد و تأثیرات اطرافیان را هم به آن افزود. به عنوان نمونه اگر کودکی وقتی زنگ در به صدا درمیآید دچار ترس و نگرانی میشود میتوان ریشه آن را در زمانی یافت که مادر از صدای زنگ در استرس و اضطراب سرتاسر وجودش را فرامیگرفت.
در قسمت دوم کتاب هم آموزش و یادگیری اصل لذت ثانوی مطرح میشود. نکته قابل توجه در این قسمت زندگی کردن بچهها در زمان حال و تأمل نداشتن به آینده است. از همین رو هم هست که در زمان بازی کودک وقتی از او تقاضایی دارید و یا صحبتی با او دارید گوش نمیدهد و حال آن که والدین این عمل او را حمل بر بیادبی میکنند.
اگر برای والدین دغدغهای پیرامون تکالیف درسی و انجام ندادن آنها وجود دارد، قسمت سوم کتاب با عنوان «انجام تکالیف مدرسه لحظهای حساس» میتواند کارگشا باشد، زیرا در این بخش توضیح داده میشود که تن به انجام تکالیف ندادن از طرف فرزندان، دلایل عدیدهای میتواند داشته باشد، از آن جمله به مشکل شنوایی (چه موقتی و چه دائمی)، خستگی با این عنوان که گاهی اوقات فرزند به علت نداشتن برنامه و خستگی مفرط توان انجام تکالیف را ندارد، و یا دلایل روانی- که باید همه اینها مورد بررسی قرار گیرد- میتوان اشاره داشت. همین طور مباحث دیگری که در قسمتهای دیگر کتاب به آنها پرداخته شده است. به عنوان نمونه بحث جذبه و اقتدار که در والدین بسیار مطرح است با روشهایی همچون احترام به دیگری، اعتماد و... به دست میآید.
در قسمت پنجم کتاب که به بیان چند توصیه ساده برای برقراری ارتباط صحیح با فرزند میپردازد و در قسمت ششم چگونگی کنار آمدن با بحران و فوریتها و خشم مطرح میشود. از قسمت هشتم کتاب به بعد مباحث گوش نکردن در دوره نوجوانی و مدرسه و راههای رابطه و رفتار والدین و جلب محبت به آنان مطرح میشود. در آخر میتوان از مجموع مطالب کتاب این گونه نتیجه گرفت که گوش دادن انواع و اقسامی دارد مانند گوش دادن توأم با لذت (که برای کودک و والد بسیار مفید است)، گوش دادن توأم با اطاعت، گوش کردن توأم با توجه، اشکال در گوش دادن یا حرفشنوی.
از جمله نقاط قوت کتاب قابل تطبیق بودن در موارد زیادی با فرهنگهای مختلف است. همچنین در آن از مطالب بسیار مفید و کاربردی استفاده شده است. از لحاظ محتوا هم میتوان به علمی بودن مطالب و همچنین ارائه راهکارهایی مناسب اشاره کرد.
این کتاب نیز همچون سایر کتب قابل نقد و دارای اشکالاتی است. برخی ایرادات نگارشی، ثقیل بودن بعضی از واژهها و عبارات و استفاده نکردن از اصطلاحات روانتر و رایجتر از جمله مواردی است که میتوان به عنوان معایب کتاب برشمرد.
در آخر میتوان گفت: این کتاب برای والدین و معلمانی که با مشکل حرف گوش ندادن فرزند یا شاگردشان مواجهند با رعایت و دقت نقدها میتواند مفید باشد.