کد خبر: 841083
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۰
جوان موتورسوار كه عامل حادثه خونين بزرگراه آزادگان را به محل حادثه رسانده بود، بازداشت شد. در جريان اين حادثه مردي براي رسيدن به زن مورد علاقه‌اش، شوهر او را در اين محل به قتل رساند.
به گزارش خبرنگار ما، متهم كه مرد هنرمندي به نام عليرضا است ساعت 20:30 دقيقه شامگاه 28‌بهمن‌ماه امسال بر اساس نقشه قبلي با همدستي زن مورد علاقه‌اش، شوهر وي را در بزرگراه آزادگان به قتل رساند. الميرا در بررسي‌هاي اوليه به پليس گفت: در حال رانندگي در بزرگراه آزادگان بوده كه متوجه مي‌شود لاستيك خودرواش پنچر شده و به همين دليل از شوهرش مي‌خواهد تا به بزرگراه آزادگان بيايد و لاستيك خودرواش را تعويض كند كه هنگام تعويض لاستيك خودرو ناگهان مرد زورگير نقابداري به مرتضي حمله مي‌كند و او را با شليك دو گلوله به قتل مي‌رساند.

تيم جنايي كه به سرپرستي قاضي مديرروستا، بازپرس ويژه قتل تحقيقات درباره اين حادثه را آغاز كرده بودند، دريافتند الميرا با دروغگويي قصد فريب مأموران را دارد و اصلاً لاستيك خودرواش پنچر نشده است. بدين ترتيب مأموران الميرا را براي بازجويي بازداشت كردند. متهم در بازجويي‌ها به قتل شوهرش با همدستي مرد مورد علاقه‌اش اعتراف كرد و گفت: مدتي قبل از طريق اينستاگرام با عليرضا دوباره ارتباط برقرار كردم. او وقتي متوجه شد شوهرم مرا كتك مي‌زند نقشه قتل او را طراحي كرد. روز حادثه باد لاستيك خودروام را خالي كرديم و به اين بهانه شوهرم را به محل حادثه كشانديم.
با اعتراف زن جوان، مأموران عليرضا را شناسايي و بازداشت كردند.

متهم در بازجويي‌ها به قتل مرتضي اعتراف كرد و گفت: من مرد هنرمندي هستم و حدود 20 جلد كتاب نوشته‌ام. علاوه بر اين مربي رشته‌هاي هنري هستم و تعداد زيادي دانش‌آموز دارم و سابقه بازيگري هم در آنونس فيلم‌هاي سينمايي و تئاتر دارم. 16 سال قبل بود كه به خواستگاري الميرا رفتم، اما موفق به ازدواج با او نشدم. به هر حال در اين مدت از او خبر نداشتم تا اينكه مدتي قبل دوباره از طريق شبكه اينستاگرام همديگر را پيدا كرديم و با هم ارتباط برقرار كرديم. ارتباط ما ادامه داشت تا اينكه فهميدم مرتضي با الميرا بدرفتاري مي‌كند و او را كتك مي‌زند. خيلي عصباني شدم و تصميم گرفتم او را تنبيه كنم. من ابتدا قصد داشتم او را با شوكر تنبيه كنم، اما بعد پشيمان شدم و تصميم گرفتم او را با تفنگ زخمي كنم. به همين دليل يك‌ماه قبل به اصفهان رفتم و اسلحه شكاري را به مبلغ 2ميليون و 700 هزار تومان خريدم و نقشه را طراحي كردم. روز حادثه با موتور سيكلت يكي از دانش‌آموزان به محل حادثه رفتيم و نقشه‌ام را عملي كردم.
مأموران پس از اعتراف قاتل، دانش‌آموزي كه متهم را به محل حادثه رسانده بود، شناسايي و بازداشت كردند.

وي صبح ديروز در بازجويي‌ها گفت: من دانشجو هستم و قاتل مربي من بود. او چند روز قبل از حادثه از من خواست تا چند روزي با موتورسيكلتم در اختيارش باشم و من هم قبول كردم. من دو روز او را به محل حادثه بردم و او از آن محل فيلمبرداري كرد و روز حادثه هم مرا دور از محل حادثه نگه داشت تا اينكه دقايقي بعد به سراغم آمد و خواست او را به تهرانسر برسانم. در تهرانسر از من خواست با تلفن همراهم با موبايلش تماس بگيرم كه الان فهميدم قصد داشته مأموران را فريب دهد و مدعي شود كه لحظه حادثه در تهرانسر بوده است.
وي در پايان گفت: من از نقشه قاتل بي‌خبر بودم و فقط در اين چند روز 500 هزار تومان از او دستمزد گرفتم.  پسر جوان براي ادامه تحقيقات به دستور قاضي مدير روستا در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار