کد خبر: 823035
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۵ - ۲۰:۲۷
موشكافي كاربرد «عوام‌فريبي» و تحليل آن در انتخابات اخير امريكا
رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار دانش‌آموزان كه به مناسبت يوم‌ الله 13 آبان انجام شد....
عليرضا داودي*
ترامپ یا کلینتون، پوپولیست کیست؟

رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار دانش‌آموزان كه به مناسبت يوم‌ الله 13 آبان انجام شد، با اشاره به انتخابات رياست ‌جمهوري امريكا، تصريح كرده بودند: «در مناظره انتخاباتي امريكا، آنكه صريح‌‌تر گفت بيشتر مورد توجه مردم قرار گرفت؛ آن مرد (ترامپ) چون واضح‌‌تر و صريح‌تر گفت مردم امريكا بيشتر به او توجه كردند.»
ايشان در ادامه فرمودند: «طرف مقابل(كلينتون) گفت اين (ترامپ) پوپوليستي كار مي‌‌كند؛ چرا عوام‌گرايانه؟ مردم نگاه كردند ديدند حرف او درست است.»
انتخابات پر فراز و نشيب ايالات متحده هر چند از ديد بسياري غير‌منتظره به پايان رسيد اما غير‌منتظره‌تر از نتايج آن، پيامي است كه مردم ايالات متحده در پس اين انتخاب براي سردمداران خود ارسال كردند. پيامي كه نشان داد مردم ايالات متحده از دروغ‌پردازي و لفاظي‌هاي فانتزي خسته شده‌اند و بيشتر مايل هستند به جاي ايدئولوژي‌ها و گرايش‌هاي پر طمطراق ولي تو‌خالي غربي در جهاني زيست كنند كه حرف آنها شنيده شود و واقعيت‌ها بيان شود حتي اگر از دهان يك فرد مشهور به فساد خارج شود.

   ترامپ عوام‌فريب يا عوام‌فهم؟

بسياري از ابتداي انتخابات درون‌حزبي جمهوري‌خواهان دونالد ترامپ را نماد انديشه پوپوليستي يا همان عوام‌فريبي معرفي كردند. اين گروه معتقد بودند ترامپ همانند فاشيست‌هاي آلماني هدفي جز فريب افكار عمومي با استفاده از سخنان جذاب ولي پوچ ندارد و نتيجه كار او همانند فاشيسم آلماني جز تباهي و خسارت چيزي نخواهد بود.  مخالفان ترامپ در تمام طول رقابت‌هاي درون‌حزبي و پس از آن در رقابت او با نامزد دموكرات‌ها در انتخابات بر اين عنوان تأكيد مي‌كردند تا بتوانند سياست رقيب خود را به شكست بكشانند هر چند در نهايت او پيروز ميداني شد كه شايد هرگز فكر آن را نمي‌كرد.
اما از منطقياتي كه ضمن بررسي پيروزي اين شخص نياز به تأمل دارد، پاسخ به اين سؤال است كه واقعاً «پوپوليست كيست» و آيا مي‌توان گفت ترامپ با عوام‌فريبي به پيروزي در انتخابات رياست جمهوري ايالات متحده دست يافته است؟
اين پرسش از آنجا اهميت مي‌يابد كه روشنفكران وطني و غير وطني مكرراً به استفاده از اين لفظ براي تخطئه رقيبان يا اپوزيسيون فكري خود بهره مي‌جويند.
 
 پوپوليسم واژه‌اي در هاله ابهام

پوپوليسم را روش و ايده‌اي ناميده‌اند كه با هدف قرار دادن مردم توسط سياست‌هاي ظاهري و مطلوب تلاش مي‌كند محبوبيت و به تبع آن قدرت را به دست آورد در حالي كه در پس شعارها و كلمات عوام‌پسند جز فريب و دروغ چيزي نهفته نيست و در بلند مدت نتيجه‌اي جز خسران در پي ندارد. مصداق بارز اين سياست فاشيسم ايتاليا و نازيسم آلمان است.  محمود سريع‌القلم، استاد دانشگاه شهيد بهشتي كه از روشنفكران غربگراي وطني به حساب مي‌آيد در ارتباط با پوپوليسم معتقد است اين ايده به معناي جايگزيني طرح‌هاي عاقلانه و بلند‌مدت توسط سياستمداران با طرح‌هاي كوتاه‌مدت و صرفاً تبليغاتي است. اين طرح‌هاي كوتاه‌مدت به دنبال ارائه سود و امكانات به مردم است تا بتواند نظر آنها را جلب و به سمت مورد علاقه جهت‌دهي كند. كنار زدن نخبگان لايق يكي از مهم‌ترين اهداف اين سياست دانسته مي‌شود.  در برابر اين ايده ليبرال پايه، شهريار زرشناس، مؤلف و مدرس فلسفه غرب درباره دولت پوپوليست چنين مي‌گويد: اساساً دولت پوپوليستي يك مفهوم گنگ و تعريف نشده در ادبيات سياسي است و به عنوان ناسزا و فحش به كار مي‌‌رود. ليبرال‌ها وقتي از يك نظام به دليل حضور مردمي خوششان نيايد اين انگ را به كار مي‌برند. آنها مي‌‌خواهند بگويند هر نوع گرايش مردم به سمت رهبران تحول‌گرا و حمايت مردم از آنها و همنوايي رهبران با آنها، نشان‌دهنده عوام‌فريبي است و اين را تحت عنوان پوپوليسم مطرح مي‌كنند. ذات ليبراليسم چون با تحول مخصوصاً در نوع انقلابي مغايرت دارد و نمي‌تواند آن را بپذيرد هر حركت مردمي و انقلابي را به عنوان مردم‌فريبي و عوام‌فريبي تخطئه مي‌كند.
وجه جمع و تعريفي مناسب از پوپوليسم را مي‌توان اينگونه دانست كه عوام‌فريبي يعني بيان دروغ‌هاي دلنشين و ترسيم آينده‌اي تخيلي و رؤيايي به واسطه تغيير واقعيت‌هاي موجود به جهت فريب اذهان عمومي براي جلب اعتماد و به دست‌گيري قدرت.
 
  ترامپ پوپوليست؛ حقيقت يا دروغ

اكثر جمعيت كنوني ايالات متحده دهه 90 ميلادي را به ياد دارند؛ زماني كه جنگ سرد به پايان رسيده بود و تنها رقيب فكري و مادي ايالات متحده يعني شوروي از درون فرو پاشيد؛ زماني كه جهان در اختيار ايالات متحده بود و به جز برخي كشورها مانند ايران هيچ رقيبي در برابر آنها وجود نداشت. سازمان ملل و تمامي نهادهاي بين‌المللي در كنترل آنها بود و اوضاع اقتصادي روز به روز به سمت شكوفايي حركت مي‌كرد و اين چيزي نبود جز تحقق رؤياي امريكايي. رؤيايي كه به دنبال تسلط بر جهان و ساختن آينده‌اي بهتر براي نسل‌هاي آينده امريكا بود.  اما هنوز دو دهه از آن زمان نگذشته بود كه در دوران حكومت دموكرات‌ها ايالات متحده دچار يكي از سخت‌ترين بحران‌هاي مالي خود شد. هر چند رئيس‌جمهور سياهپوست امريكا با وعده تغيير پا به كاخ سفيد گذاشته بود اما تغييري كه حاصل شده بود نه مثبت كه منفي بود و بيش از پيش ايالات متحده در فقر و بيكاري فرو مي‌رفت. نتيجه همين امر در انتخابات 2012 موجب شد بيش از 4 ميليون امريكايي كه در سال 2008 به اوباما رأي داده بودند ديگر در انتخابات شركت نكنند تا نشان دهند از تغيير حاصل شده ناراضي هستند.  انتخابات 2016 در حالي برگزار مي‌شد كه به گفته يك اقتصاددانان تمامي گزينه‌هاي ممكن براي خروج از بحران با شكست مواجه شده بودند و رؤياي امريكايي رنگ خود را از دست داده بود. هر چند دموكرات‌ها علي‌الخصوص اوباما سعي داشتند با ارائه آمار و نشانه‌هاي نادرست نويد فرداي بهتر را بدهند اما مردمي كه هر روز با بيكاري و گرسنگي دست و پنجه نرم مي‌كردند اميدي به آينده نداشتند.
سياست رسمي دونالد ترامپ در اين برهه سخت براي مردم امريكا فرار از سياست‌بازي‌هاي روشنفكرانه بود. آنچه ترامپ انجام داد صرفاً بيان حقايقي بود كه تمامي مسئولان اجرايي ايالات متحده مي‌دانستند اما از بيان آن خودداري مي‌كردند. ارائه دقيق آمارهاي بيكاري و كاهش رشد اقتصادي در كنار بيان شكست دولت در طرح‌هاي اقتصادي و تأمين اجتماعي صرفاً بيان آن چيزي بود كه مردم از آن رنج مي‌بردند. حقايقي كه يك بار به قيام 99 درصدي‌ها منجر شد كه در نهايت توسط اقدامات امنيتي در هم شكسته شده بود.  اينكه اين حقايق از دهان يك ثروتمند خارج شود شايد عجيب باشد اما پذيرش آن توسط ترامپ خود اميدي بود براي مردمي كه از شعارها و دنياي تخيلي دموكرات‌ها خسته شده بودند. همين بيان حقايق به صورت عريان باعث شد مردم ايالات متحده هر چند ترامپ را به دلايل مختلف مانند رسوايي‌هاي اخلاقي دوست نمي‌داشتند اما به عنوان رئيس‌جمهور برگزينند.
تأكيد عمده ترامپ در تبليغات انتخاباتي حول بيان حقايق مشمئز‌كننده‌اي بود كه سياست واشنگتن را آلوده ساخته بود. او با تأكيد بر اين نكته كه سياستمداران امريكايي صرفاً به منافع و جيب خود فكر مي‌كنند تأكيد كرد براي نابودي اين سيستم نمي‌توان به كسي اعتماد كرد كه توسط همين سيستم انتخاب شده و در درون همين سيستم فاسد رشد يافته است. او هيلاري كلينتون را نماد فريب سياست‌بازي‌هاي كثيف دولت معرفي كرد كه با فريب افكار عمومي و دروغگويي سعي دارند از مردم براي منافع خود استفاده كنند. وعده ترامپ نيز نه ترسيم آينده‌اي قطعي كه شعاري آشنا و مطلوب براي همه امريكايي‌ها بود؛ «بياييد امريكا را دوباره سربلند و بي‌همتا بسازيم.»
بر همين اساس هر چند تمام سيستم فاسد ايالات متحده براي انتخاب يكي از درون آنها بسيج شده بود اما مردم كه براي اولين بار حقايق وضعيت موجود را از دهان يك سياستمدار هرچند بدنام مي‌شنيدند براي اعلام نارضايتي از وعده‌هاي دروغين و آرمانشهرهاي تخيلي سرمايه‌داران حاضر شدند تا فاسدي را برگزينند كه حداقل با آنها در مورد شرايط كنوني صادق است.  بي‌شك اين حقيقت‌گويي را نمي‌توان عوام‌فريبي يا پوپوليسم ناميد بلكه آن را بايد مردم‌فهمي يا عوام‌فهمي دانست. اين ايده با بيان حقايق به دنبال تخمير ذهن مخاطبين براي جلب آنها نيست و هدف آن صرفاً استفاده از صداقت براي جلب نظر مردمي است كه به صداقت نياز دارند.
 
 كلينتون پوپوليست واقعي

اگر بپذيريم عوام‌فريبي يا پوپوليسم كتمان حقايق دردناك و بيان دروغ‌هاي تسلي‌بخش و اميدوار‌كننده براي جذب افكار عمومي است بي‌شك مي‌توان مدعي بود بيش از دونالد ترامپ اين هيلاري كلينتون بود كه از اقدامات پوپوليستي براي پيروزي بهره جسته است.
كلينتون براي رسيدن به صندلي رياست جمهوري ايالات متحده خود را ميراثدار اوباما معرفي نمود تا شايد از طريق اعتبار او در دو انتخابات گذشته بخشي از بدنه سرخورده جامعه را به پاي صندوق‌هاي رأي بكشاند به همين دليل كلينتون نمي‌توانست در قامت يك منتقد به سياست‌هاي اقتصادي و غير اقتصادي باراك اوباما ظاهر شود از همين روي او با حمايت از سياست‌هاي اوباما و ارائه نمايي دروغين از وضعيت فعلي و اميد واهي به آينده‌اي رؤيايي بر اساس شيوه رئيس‌جمهور قبلي سعي داشت آراي لازم را كسب كند. در واقع اين هيلاري كلينتون است كه شايسته لقب عوام‌فريبي در انتخابات ايالات متحده است چراكه او با كتمان حقايق و دروغ‌پردازي‌هاي متعدد سعي داشت جامعه را براي حمايت از خود متحد كند.
استفاده از چهره‌هاي شاخص هنري هاليوود، ورزشكاران، خواننده‌ها و ساير هنرمنداني كه اساساً در جامعه مدرن كاركردي جز تحريك و اغواي توده‌ها بر عهده ندارند و نيز تحريك فعالان زنان به جمع‌آوري رأي براي كمپين هيلاري نشانگر اين است كه پوپوليسم واقعي از افكار به ظاهر روشنفكرانه كلينتون سر برمي‌آورد.
نشانه ديگر اين عوام‌فريبي را مي‌توان در كنوانسيون لي دموكرات‌ها و انتخاب كلينتون به عنوان نامزد حزب دموكرات جست‌وجو نمود. افشاي ايميل‌هاي ستاد مركزي حزب دموكرات نشان داد اين بانوي فاسد با حمايت افرادي به اين عنوان دست يافته است كه وظيفه داشتند در انتخابات درون‌حزبي بي‌طرف بمانند كه اين كاملاً بر خلاف مرام‌نامه حزبي و اخلاق انتخاباتي حزب دموكرات است اما او حاضر نشد براي جبران اين بي‌اخلاقي و قانون‌شكني انتخاباتي از انتخابات كنار برود.  اين خود نماد ديگري از دو‌رويي و عوام‌فريبي كلينتون است چراكه او با تأكيد دائم بر قانون‌مداري و انتخابات سالم سعي داشت در ميان مردم حامي دموكرات‌ها چهره‌اي دروغين از خود ارائه دهد و در پس اين چهره دروغين وعده‌هاي رويايي خود را براي مردم قابل قبول كند.
  
فرجام

رهبر معظم انقلاب در جملاتي كه در آغاز اين نوشته ذكر شد به درستي و دقت واقعيتي را متذكر شدند كه از چشم تمامي تحليلگران مخفي مانده بود و همين امر موجب شد نتيجه انتخابات براي آنان شگفت‌انگيز باشد.
ايشان به دور از هياهوي تبليغاتي رسانه‌هاي وابسته به بنگاه‌هاي اقتصادي غرب در رصدي عميق از جامعه و انتخابات ايالات متحده به اين نكته ظريف اشاره نمودند كه بيان حقيقت در اين انتخابات عامل جلب نظر مردم به يكي از نامزدها شده است. بيان حقيقتي كه رسانه‌هاي وابسته به فساد نظام سياسي امريكا تلاش داشتند با برچسب‌زني در نطفه خفه‌اش كنند تا در آينده كسي جرئت نكند با مردم ايالات متحده صادقانه صحبت كند.  ليبرال‌هاي امريكايي كه تحول‌خواهي مردم امريكا در جريان جنبش ضد‌سرمايه‌داري را تاب نياورده بودند هيچ تمايل نداشتند شاخه‌هاي آن جنبش را در سياست و سياستمداران خود ببيند و به همين دليل از طريق فساد سازمان‌يافته در گام اول نماد اصلي مقابله با اين فساد و دروغ‌گويي يعني برني سندرز را كنار زدند و در گام دوم تلاش داشتند اين حقيقت‌گويي را با عنوان عوام‌فريبي و پوپوليسم لكه‌دار كنند اما اراده مردم ايالات متحده بر اين بود تا نشان دهند از سيستم پر‌فريب و فاسد خسته شده‌اند و حتي شده از طريق يك فرد فاقد صلاحيت تغيير واقعي در اين سيستم را جست‌وجو مي‌كنند.
*كارشناس ارشد علوم سياسي و روابط بين‌الملل
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر